خوددوستی، فرار از کلیشه.
نکته خیلی مهم و قابل توجه اینه که من حالم خوب نیست. واقعاً غمگینم. انگار دارم یه چیزی از خودم رو نادیده میگیرم.
باید خوب به خودم دقت کنم و مراعات خودم رو بکنم. باید بذارم ماضد زندگیش رو بکنه.
راه حلها و مسیرهای به نظر درست و عاقلانه روی کاغذ لزوما کامل نیستن. توجه به حال بسیار مهمتره.
لابد یه چیزی هست دیگه که انقدر من رو به هم میریزه.
وای چه فشار الکیای رومه.
فکر میکنم ولی کشف کردم مهمترین نیازم در حال حاضر چیه و باید به خوبی به رسمیت بشناسمش. نیاز زیبایی هم هست ولی به خاطر یه فضای مسخرهای که بین جوونا شکل گرفته ناخودآگاه نادیدهش میگرفتم. من نیاز به همراه دارم. یه همراه که با هم خوشحال باشیم و مسیر بسازیم. خودمون و اطرافمون رو زیباتر کنیم.
من انگار بیش از هرچیزی «با هم بودن» میخوام.
جالبه اخیرا حس میکنم بعد مدتها یه حسهایی پیدا کردم. راجع به این حسها بعدا مینویسم. دعا کنید که جمعه میتونه مقدمه اتفاقات باحالی در آینده باشه. ایشالا.😢
- ۰۲/۰۳/۲۸