"مضید"

شاید یعنی مزیدهایی که ضدیت دارند.

"مضید"

شاید یعنی مزیدهایی که ضدیت دارند.

۲ مطلب در مرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

۳۰
مرداد
مامان برام نوشته بود:
«سلام عزیزم. خوبی؟ خیلی شرمنده‌م. می‌تونی بهم پول قرض بدی؟»
زیاد پیش میاد که قرض بخواد. ولی این پیامه یه جور عجیبی بود برام. ذوب می‌شم وقتی یادش میوفتم. هر وقت می‌بینم مادر و پدر سختی می‌کشن می‌خوام برم تو زمین. وقتی می‌بینم روش نمی‌شه بهم بگه پول نیاز داره. این‌که اونقدر قوی نیستم که بتونم خیالش رو راحت کنم ناراحتم می‌کنه.
این سری که بعد از فک کنم سه هفته رفتم خونه انگاری موهاش خیلی سفید شده بود. خیلی رفتم تو فکر. من باید یه کاری کنم اینا حال کنن. اصلا راه نداره. :)
عمده ذوقم برای حرکت همین شده. می‌خوام ببینن این همه زحمت کشیدن ثمره داشته. اینکه ثمره‌ش چی باشه سلیقه خودمه ها، از این فازای جهت گیری ندارم. ولی دوست دارم یه حالی بهشون بدم واقعا. :)
این هفته مذاکرات گام بزرگم رو باهاشون کردم. جالبه با اینکه هدفم و ذوقم اونان ولی می‌خوام انقدر ازشون دور بشم. آخه اصلا راهش همینه. الانم بهترین موقعست. قرار نیست که همیشه وردستشون باشم. باید شکوه پروازم رو ببینن. :)
چه حالی می‌ده ۵ ۶ سال بعد بیام و این متن رو بخونم و حال کنم. بعد براتون بنویسم که چی شد.
۲۴
مرداد

مدت‌هاست توجهم به این جلب شده که چقدر باید به کلیشه‌هاش اخلاقی دقت کرد، کلیشه‌هایی مثل «صبر خوب است.» یا «گذشت از خصوصیات بزرگان است.» و اینا.

اینا چرند نیستنا ولی کامل نیستن. صرفا یه یادآورین. ولی موضوع خیلی ظریف‌تر و پیچیده‌تره.

گاهی نباید اصلا گذشت کرد. باید حتما حل کرد. باید حتما نشون داد که حق با کیه و بعد گذشت کرد. غیر از این همه چی از جای واقعی و درست خودش خارج می‌شه. البته می‌گم ظریفه دیگه. گاهی هم در سکوت باید خودمون رو به ندیدن بزنیم. به عربی بهش می‌گن تغافل. اصطلاح جالبیه.

گاهی یه لحظه هم نباید صبر کرد. هر لحظه صبر عین بی‌اخلاقیه و خیلی اشتباهه. گاهی باید خیلی سریع و محکم حرکت کرد. فریاد زد.

به نظرم یکی از جاهایی که اصلا نباید صبر کرد در مواجهه با عشقه. نه اینکه نباید صبر کردا ولی باید قدرش رو دونست. تا فرصتی پیش میاد باید توش غرق شد. گاهی هم خود صبره می‌شه بخشی از عشق. در واقع منظورم اینه که اگر احساسی وجود داره بر کسی یا چیزی باید قدرش رو دونست. این یه موهبته. اگر جایی فرصتی پیش اومد باید ابرازش کرد. البته که بازم اینم ظرافت و بلد بودن می‌خواد. باید اندازه اون عشقه رو فهمید و به همون اندازه ابرازش کرد. فقطم به خاطر همون عشق نه به خاطر رسیدن. اگر بیش از اندازه یا تو زمان نادرستی اتفاق بیوفته همه چی از جای درست خودش خارج می‌شه. می‌شه نمایش.

خیلی پراکنده شد. خواستم بنویسم فقط. سختم بود سر و شکل بدم.